زندگی یک ستاره A-list هم چندان پر از شیر نیست. ما فکر می کنیم آنها تمام روز را در ویتیل های میلیون دلاری خود می نشینند و در حالی که نوشیدنی های گران قیمت می نوشند و خاویار می نوشند، پول سبز خود را جلوی گاوصندوق می شمارند. سپس البته ممکن است
اما در این مدت نقش هایی که بهتر از بهترین و بدتر از بدترین هستند وارد می شوند که از بین آنها باید انتخاب کنند که کدام یک آینده آنها را می سازد و کدام یک فقط پول زیادی به آشپزخانه می آورد. یا کدام یک هر دو جنبه را دارد. و چالش بعدی این است که بفهمیم چگونه می توان پروژه های ناخواسته را رد کرد تا استودیو همچنان روی آنها حساب کند. اما با این حال، بیشتر اوقات بسیار ناخوشایند به نظر می رسد."ببخشید، ببینید، من می خواهم آن روز موهایم را بشورم و به آرایشگاه ناخن بروم" شاید هنوز پاسخ داده نشده باشد، اما موارد خاصی وجود داشته است.
راسل کرو نمی خواست آقای گرگ شود
شاید هنوز به یاد داشته باشیم که راسل کرو ستاره شماره یک سینمای هالیوود در دهه 2000 بود. با کمی اغراق. این را نیز این واقعیت نشان می دهد که اسامه بن لادن قصد ربودن این بازیگر را داشت تا با تخریب فرهنگ غربی، ایالات متحده را تضعیف کند. البته خوشبختانه این اتفاق نیفتاد (اگرچه کرو بیچاره سال ها با تعداد دو برابر محافظان همه جا می رفت).
خط اصلی، با این حال، این است که راسل کرو اگر با گرگ ها مشکلی نداشت، بازیگر بزرگ تری می شد. این بازیگر گفت که نقش یکی از ابرقهرمانان قبل از قسمت اول مردان ایکس به او پیشنهاد شده بود و حتی با کارگردان برایان سینگر نیز به خوبی کنار آمد. تنها چیزی که او با آن مشکل بزرگی داشت، نامیدن "وولورین" بود که چنگال هایی از دستش بیرون می آمد یا چیزی شبیه به آن. البته چه اشکالی دارد؟ این واقعیت که در همان سال گلادیاتور که شهرت جهانی برای او به ارمغان آورد، ساخته شد که در آن ماکسیموس یک گرگ بر روی زره خود دارد و اغلب توسط حیوانات وحشی احاطه شده است."من نمی خواستم در اذهان عمومی آقای گرگ باشم."
این کاملاً قابل درک است، اینطور نیست؟ تصمیم خوبی بود…اما صبر کنیم. در کمال تعجب، گرگ ها از نسخه نهایی گلادیاتور بریده شدند. اوه متاسفم. اما حداقل بعد هیو جکمن را معرفی کرد.

شما هم اگر تاس کریس همسورث را ببینید می ترسید
جان کرازینسکی ستاره جک رایان، دفتر و بدون صدا است، اما اگر بالاتنه کریس همسورث را ندیده بود، می توانست بسیار بسیار مشهورتر شود. قبل از اینکه دنیای سینمایی مارول به موفقیت جهانی دست پیدا کند، او یکی از اولین بازیگرانی بود که نامش برای نقش کاپیتان آمریکا مطرح شد. به گفته این بازیگر، او واقعاً این کار را می خواست و قبلاً در تست بازیگری احساس راحتی می کرد، حتی زمانی که کریس همسورث نیمه برهنه وارد خانه شد و به او سلام کرد، لباس ابرقهرمانی خود را پوشید. در مقایسه با این واقعیت که او در آن زمان بد به نظر نمی رسید، شجاعت او بیهوده بود: «باشه، این مسخره است.من کاپیتان آمریکا نیستم.» و او بیرون رفت. البته، این طنز سرنوشت است که همسورث هم کاپیتان نشد، زیرا او سپس تبدیل به ثور شد.

ایان مک کلن از دامبلدور توهین کرد
شاید متوجه شده باشید، اما دامبلدور بعد از هری پاتر و تالار اسرار متفاوت به نظر می رسد. دلیل غم انگیز این اتفاق این است که ریچارد هریس بازیگر درگذشت. جی کی رولینگ و وارنر در مشکل بزرگی قرار داشتند، زیرا فیلم بعدی باید به سرعت کنار هم قرار می گرفت. در نهایت اگرچه مایکل گامبون دومین دامبلدور شد، اما نام ایان مک کلن نیز مطرح شد. تعجب می کنم که چرا او انتخاب نشد؟ چه نوع طرحی می تواند پشت داستان نهفته باشد؟
دلیل ساده این موضوع این است که ریچارد هریس زمانی با ایان مککلن "دیک" بود. در مصاحبهای، هریس یک بار به او و چند نفر از همبازیهایش توهین لفظی کرد و آنها را بهعنوان «بانکدار» توصیف کرد که از نظر حرفهای درخشان، اما بیشور و پوچ هستند، و او این موضوع را به طور طولانی کنار گذاشت. بنابراین مککلن را صدا زدند تا ببینند آیا او این کار را میپذیرد یا خیر.من را خوشحال نمی کند که جای او را بگیرم. پاسخ توهین آمیز آمد، بنابراین او امتناع کرد، حتی به این دلیل که این امر او را به جادوگری مشهورتر پس از گندالف تبدیل می کند.
نیکلاس کیج قبول نکرد چون شخصیت خیلی زشت است
بله، معلوم است که نیک کیج یکی از جذاب ترین بازیگران جهان است که برای هر نقشی مناسب است، اما به یقین می دانیم که بازیگر با این وجود فیلم هایش را خیلی انتخاب می کند. ، آزادانه به زبان مجارستانی، ما حتی نمی دانیم چه زمانی فیلم واقعاً خوبی داشته است. فقط بازی ترسناک Ghost Rider را به یاد بیاورید که برای آن جنگید. در حین رد کردن نقش هایی مانند… [درام رول]
شرک.
و می دانید چرا؟ زیرا
"نمی خواستم شبیه یک غول به نظر بیایم".
او بعداً توضیح داد، "من می خواهم بچه ها به شخصیت نگاه کنند و فکر کنند، "خب، او کمی ترسناک است، اما او واقعاً فقط یک خرس عروسکی بزرگ است."مطمئن نبودم بتوانم همه این کارها را با شرک انجام دهم." ممکن است حق با شما باشد. شاید بازیگری که قبلاً در Fake/Face چهرهها را دزدیده بود، بعداً به دخترش کشتن را در Ha/ver یاد داد یا فو مانچو را تجسم کرد، واقعاً نمیتوانست شرک را دوستانه بسازد. با این حال، این احتمال وجود دارد که کیج هرگز خود را به خاطر این اشتباه جبران ناپذیر نبخشید، به همین دلیل است که از آن به بعد او از اصل "به همه چیز بله بگو" پیروی می کند - همانطور که از 10 سال اسفناک گذشته او می بینیم.