درخشان برای یک فیزیکدان، زباله برای یک شوهر: انیشتین و زنان

فهرست مطالب:

درخشان برای یک فیزیکدان، زباله برای یک شوهر: انیشتین و زنان
درخشان برای یک فیزیکدان، زباله برای یک شوهر: انیشتین و زنان
Anonim

به طور کلی، ما در مورد همسران انیشتین چیز بیشتری نسبت به همسر ستوان کلمبو نمی دانیم، حتی اگر آنها فقط زنانی نبودند که در کنار این نابغه ژولیده ایستادند و با هوس های او کنار آمدند

کار علمی آلبرت انیشتین، متولد ۱۸۷۹، برای همه شناخته شده است، اما زندگی شخصی درهم تنیده او چندان مورد توجه قرار نگرفته است، حتی اگر به طور شگفت انگیزی چیزهای جالب زیادی در آن می یابیم. دانشمند قبل از بیوه شدن دو بار سر خود را به زنی داد. او ابتدا با همکلاسی صرب خود ازدواج کرد، او با میلوا ماریچ در دانشگاه هنر زوریخ آشنا شد. میلوا به عنوان تنها زن، فیزیک و ریاضیات را در دانشگاه، ابتدا در قلمرو سلطنت اتریش-مجارستان و سپس در سوئیس خواند.او نه تنها مجارستانی را یاد گرفت، بلکه رساله های لوراند ائوتووس را خواند و برای اینشتین ترجمه کرد.

کودک غیرمنتظره

نه او و نه اینشتین نیازی به ازدواج نداشتند تا اینکه میلوا در سال 1901 باردار شد. آنها برای بچه برنامه ریزی نکرده بودند، وضعیت مالی آنها نیز متزلزل بود، بنابراین میلوا به خانه نزد والدینش در Újvidek رفت تا دختر کوچکشان را در آنجا به عنوان یک دختر به دنیا بیاورد. او را لیسرل ماریچ نامگذاری کردند، اما ما از سرنوشت بعدی او چیزی نمی دانیم. پس از اینکه انیشتین در اداره ثبت اختراعات برن شغلی پیدا کرد و سرانجام توانست پولی به دست بیاورد، این دو جوان سرانجام در سال 1903 با مخالفت خانواده ازدواج کردند.

آنها بدون اولین فرزندشان با هم زندگی کردند، اما مدت زیادی با هم نبودند: هانس آلبرت در سال 1904 به دنیا آمد و ادوارد در سال 1910. یک سال بعد، رابطه این زوج فقط یک امر رسمی بود و نه تنها به این دلیل که شوهر دائماً کار می کرد: انیشتین از قبل دور پسر عموی مطلقه خود حلقه زده بود و میلوا بیشتر و بیشتر وقت خود را با والدینش می گذراند.

آلبرت انیشتین و میلوا در سال 1905
آلبرت انیشتین و میلوا در سال 1905

لیست عجیب و غریب دنیا

هنگامی که عشق شروع به سرد شدن کرد، انیشتین لیست خاصی از رفتار میلوا با او تهیه کرد. در آن زمان هنوز معتقد بودند که باید به خاطر بچه ها کنار هم بمانند، بنابراین منطقی فکر می کردند که کدام قوانین کمترین دعوا را به دنبال دارد. بر اساس این نامه، انیشتین از همسرش انتظار داشت که لباس هایش را بشوید و اتو کند، روزی سه بار غذا را تمیز کند و به اتاقش بیاورد و از شوهرش نخواهد که برنامه های مشترکی با او ترتیب دهد، بلکه در خانه بنشیند. همچنین هیچ نوع فعالیت صمیمانه ای را آغاز نکنید، او را به خاطر چیزی سرزنش نکنید، حتی اگر شوهرتان از شما خواست با او صحبت نکنید و همچنین اتاق را ترک کنید. ابتدا میلوا شرایط را پذیرفت، اما وضعیت آنقدر نامناسب شد که به مرور زمان او به خانه نزد والدینش در زوریخ بازگشت.

طلاق و ازدواج در یک سال

طلاق آنها در سال 1919 اتفاق افتاد، اما در آن زمان آنها قبلاً پنج سال به طور جداگانه زندگی می کردند. انیشتین هنگام تقسیم ثروت، مبلغ جایزه نوبل را به میلوا پیشنهاد کرد، اگرچه او در آن زمان آن را دریافت نکرد. به همین دلیل شایعاتی منتشر شد که بر اساس آن دانشمند مقالات دوره آنوس میرابیلیس را به تنهایی ننوشت که پایه و اساس فیزیک مدرن را پایه گذاری کرد و به گفته دانشمندان برای همه آنها مستحق دریافت جایزه نوبل بوده است. گفت که همسرش نیز نقش مهمی در توسعه نظریه نسبیت داشته است. نمی توان حقیقت را دقیق دانست، اما می دانیم که مثلاً انیشتین اولین مقاله علمی خود را با نام هر دو ارائه کرده است، اما در آخرین لحظه با اشاره به Wir sind ein Stein (یعنی ما دو نفر یک سنگ هستیم) نام همسرش را حذف کرد.

چند ماه پس از اعلام طلاق، انیشتین با پسر عمویش، السا لوونتال، که از کودکی او را به خوبی می شناخت و از طرف پدر نیز پسر عموی دوم او بود، ازدواج کرد.

انیشتین و همسر دومش، السا، در سفر دریایی در سال 1921
انیشتین و همسر دومش، السا، در سفر دریایی در سال 1921

همسر دلسوز

انیشتین از سال 1912 با السا رابطه داشت، اما آنها هرگز با هم فرزندی نداشتند، اما دو فرزند السا را از ازدواج قبلی او با هم بزرگ کردند. این زن شخصیتی کاملاً متفاوت از میلوا داشت، هیچ جاه طلبی علمی نداشت، دوست داشت در خانه کارهایی انجام دهد، غذاهای سنتی سوابی بپزد و امنیت دوران کودکی نابغه ای بود که اغلب کاملاً پراکنده بود و به غذا و پول جیبی نیاز داشت..

السا در خانه و در طول سفرهای آنها یک کمک دائمی بود و عملاً تمام مشکلات اساسی را که شوهرش نمی خواست با آنها مقابله کند حل می کرد. او این کار را با خیانت اینشتین چندین بار انجام داد، از جمله با دوست دختر دخترخوانده‌اش، اتل میچانوفسکی. با وجود این، خانواده با هم باقی ماندند و در سال 1933 برای همیشه به آمریکا، پرینستون نقل مکان کردند. السا در سال 1936 بر اثر مشکلات شدید قلبی و کلیوی در آنجا درگذشت و انیشتین به عنوان یک بیوه شکسته برای او سوگواری کرد.به گفته پیتر باکی، دوست نابغه، او برای اولین بار در زندگی اش گریه دانشمند را دید.

نوادگان

برای مدت طولانی، وجود اولین دختر او ناشناخته بود، و سرنوشت او تا به امروز نامعلوم است: او یا در کودکی مرد یا به فرزندی پذیرفته شد. دو دختر السا، ایلسه و مارگو، توسط انیشتین و همسرش بدون هیچ رسوایی خاصی بزرگ شدند.

رابطه او با پسرانش، از سوی دیگر، متناقض بود: کوچکترین فرزند، ادوارد، حساس و بیمار بود و به مرور زمان نشانه های اسکیزوفرنی آشکار شد. انیشتین واقعاً نمی دانست با او چه کند، حتی یک بار پرسید که "آیا برای او بهتر نیست قبل از اینکه واقعاً زندگی را بشناسد، آنجا را ترک کند؟" با وجود این، پسر بزرگ شد و برای روانپزشک شدن آموزش دید، اما رو به وخامت روحی او مانع از رسیدن او به تمام پتانسیل خود شد. او در سال 1930 اقدام به خودکشی کرد، اما ناکام ماند و از آن پس تا زمان مرگش در سال 1965 در یک آسایشگاه روانی زندگی کرد.انیشتین قبل از نقل مکان به آمریکا برای آخرین بار او را ملاقات کرد و سپس آنها دیگر ملاقات نکردند.

آلبرت انیشتین به همراه پسرش هانس آلبرت در سال 1927
آلبرت انیشتین به همراه پسرش هانس آلبرت در سال 1927

پسر بزرگ او، هانس آلبرت انیشتین، پسر باهوشی بود، او تحصیلات خود را مانند پدر و مادرش در زوریخ ادامه داد. او که بزرگ شد در آلمان ساکن شد و با وجود مخالفت پدرش معمار شد. او در سال 1927 با فریدا کنشت ازدواج کرد، آن هم برخلاف مخالفت‌های شدید پدرش. او با پدرش درگیر شد و پدرش علاوه بر ازدواج با بچه دار شدن پسرش هم مخالف بود. هانس در مقابل این نیز مقاومت کرد و سرانجام صاحب سه فرزند شد، اما تنها یکی از آنها که پسر بود، به بلوغ رسید.

انیشتین قبلاً از سال 1933 پسرش را متقاعد کرده بود که از آلمان نازی فرار کند و سرانجام هانس در سال 1938 با خانواده خود به آمریکا نقل مکان کرد و از سال 1947 در پردیس برکلی دانشگاه کالیفرنیا تدریس کرد. این مهندس موفق و برنده جوایز در نهایت توسط پدرش به دلیل مطالعه نکردن فیزیک مورد بخشش قرار گرفت و آنها تا زمان مرگ انیشتین در سال 1955 روابط نسبتاً خوبی داشتند.

پسر هانس آلبرت، برنهارد سزار، به کار پدربزرگش بازگشت: او در زوریخ تحصیل کرد، همان جایی که پیشینیان بزرگ او در آنجا تحصیل کردند، و چندین اختراع را به عنوان یک فیزیکدان ثبت کرد. سلسله خون آلبرت انیشتین در پنج فرزندش زنده است.

موضوع محبوب