بالاتون، بوک و اسپاهای کلاسیک؟ برای بسیاری، اینها تنها هستند و معمولاً هنگام برنامه ریزی یک سفر داخلی به این ترتیب می پرند. با این حال، ما هنوز چیزهای جالبی برای دیدن داریم، برنامه های هیجان انگیز، گشت و گذار و فرصت های تعطیلات در چشم انداز خود. ارزش بازدید از قلب دشت بزرگ جنوبی برای تعطیلات آخر هفته یا یک تعطیلات خانوادگی طولانی تر را دارد، زیرا چیزهای زیادی برای شگفت زده شدن وجود دارد
با یک ساعت و نیم رانندگی از بوداپست، میتوانیم خود را در قلب دشت بزرگ جنوبی بیابیم، جایی که 33 شهرک کوچک کون سعی میکنند دوستداشتنیترین چهرههای منظره را در کنار هم نشان دهند. مفاهیم. جانوران و گیاهان غنی موجود در پارک ملی و که میتوان در بخشهای تور آبی آلفولدی که به اینجا منتهی میشود تحسین کرد، تنها یکی از دلایلی است که ارزش بازدید از اینجا را دارد.در اطراف Szank و Kiskunmajsa، میزبانان ما از تجربیات غذا و کنجکاوی های محلی پذیرایی کردند. ما موارد دلخواه خود را به شما نشان می دهیم.
محرک های چشم و دهان
اگرچه میدان نفت و گاز طبیعی کشف شده در دهه 1960 زندگی ساکنان منطقه را برای چندین دهه رونق بخشید، اما امروزه مردم ساکن در اینجا بر اساس این مواد خام معدنی نیستند، بلکه بر اساس آب دارویی، ریزاقلیم خاص و شرایط خاک، و سنت های غنی کشاورزی.
هنگامی که از کیسکونماجسا دیدن کردیم، اسطوخودوس در حال برداشت بود - این گیاه فوقالعاده معطر و بنفش مایل به آبی نه تنها تحمل میکند، بلکه به ویژه شرایط پیوریتانی اینجا را دوست دارد.

اسطوخودوس نه تنها یک برداشت فصلی و گردشگری سلفی است، بلکه غذا شناسی نیز بر اساس آن است: در مسافرخانه کنار زمین گل، اسطوخودوس سوپ میوه ای است که با کوفته های پنیری پوشیده شده است و بشقاب های چوبی بارگذاری شده است. با گوشت ها تضاد جالبی با سالادهای آبیاری شده با سرکه بالزامیک اسطوخودوس و کره ادویه دار آغشته به گیاهان دارویی دارند.و صحبت از غذا شناسی: نان های عالی دهقانی دشتی از لبه شرقی Kiskunság، Kistelek، و Tündérkert نیز به جشنواره برداشت اسطوخودوس رسید که ما آنجا بودیم.
آیا می دانستید که نان های واقعاً خوب باید دو ساعت پس از تهیه شسته و خنک شوند؟
نان خمیر مایه خانگی
دستور پخت یک نان خمیر ترش تقریباً ۱ کیلوگرمی، بر اساس دستور ماریا هاتوانی ، صاحب Tündérkert.
خمیر مایه باید حداقل 8 ساعت قبل از پخت آماده شود (از 10 دسی کیلوگرم آرد، مایه نخودی، 1 دسی لیتر آب که با قاشق چوبی کار شده است، سپس روی آن را بپوشانید و بگذارید استراحت کند). روز بعد به 60 دسی کیلوگرم آرد BL 80 الک شده باید مایه 20 دکان که از قبل آماده شده بود و سپس 3 دسی لیتر آب ولرم اضافه می کنیم و می توانیم از قبل مایه را کار کنیم. پس از ورز دادن و استراحت، آن را 3 بار تا کرده و در نهایت به مدت 30 دقیقه در فر استراحت دهید. در صورت نبودن فر، می توانید خمیر را در ظرف/تابه عمیق در فر داغ (250 درجه) قرار دهید و در صورت امکان در ظرف کوچکتر کمی آب داخل فر بریزید.حدود 50 دقیقه بپزید و مطمئن شوید که در 10 دقیقه اول در فر را باز نکنید! وقتی پخت، آن را بشویید (آب بمالید) و بگذارید روی توری خنک شود. بعد از 2 ساعت می توانید آن را بشکنید.
کاردستی با عسل و شکلات توتون وحشی
مردم اینجا در استفاده از امکانات محل زندگی خود و حتی استفاده از مشکلات پیشتاز هستند. به عنوان مثال، مورد تنباکوی وحشی را در نظر بگیرید، یک علف هرز چند ساله معروف به کرم ابریشم یا کرم ابریشم، که ظاهری بسیار زیبا دارد اما در غیر این صورت به شدت پخش می شود. علف شیر با بوی شیرین که از آمریکای شمالی برای صنعت نساجی معرفی شده است، گونه های بومی را جابجا می کند، مانند چند گیاه دیگر با ریشه های چند متری خود به خاک دشت می چسبد و به سختی می توان آن را از بین برد. زنبورها واقعاً آن را دوست دارند و عسلی به رنگ کهربایی با بو و طعم شدید از گرده ها درست می کنند که حتی بدون درخواست در دسترس است که ما هم آن را چشیدیم و حتی توانستیم در خانه طعم ها در سانک بچرخانیم.
همچنین در اینجا توانستیم اسرار ساخت بنبون را بچشیم.در کارگاه شکلات، شکلاتهای کوچک مختلف با کنیاک با دست از گیلاسهای فراوان و خوشمزه محلی تهیه میشود که روزانه حدود 2500 تا 3000 عدد از آنها شبیه به هم نیست. بنبون های شکلاتی سیاه، سفید و صورتی با دست بسته بندی شده و در جعبه های هدیه مربوطه قرار می گیرند.

XI که در پایان ژوئن برگزار می شود در جشنواره عسل و گیلاس، نه تنها شکلات، بلکه یک انتخاب ملکه گیلاس و یک مسابقه کوکی عسل-گیلاس برای جایزه تابه طلایی برگزار خواهد شد.
چت ماجراجویی
در حدود دو کیلومتری Kiskunmajsa، نمونه جالب دیگری از اصل "ما با آنچه داریم آشپزی می کنیم" را دیدیم. در مزرعه الاغ متعلق به Jonathermál Zrt.، میزبانان ما نه تنها خرهای خود (که در میان آنها یک نژاد بسیار خاص، خز سفید، چشم آبی، به اصطلاح باروک مجارستانی نیز وجود دارد) و گوسفند را به ما معرفی کردند، بلکه آنها را نیز معرفی کردند. ما در جعبه پچ پچ آنها

تاریخ وسایل نقلیه DIY که مشخصه منظره هستند ما را به تاریخ اخیر هدایت می کند. در دوران کمونیسم و سوسیالیسم، بسیاری از کشاورزان در مناطق کوچک بدون غذا رها شدند، اما پوشش ماسک البته توسط سیاست ارضی آن زمان حمایت نمیشد: برای مثال، کشاورزان خصوصی نمیتوانستند تراکتور یا وانت بخرند، که کار کشاورزی آنها را آسانتر میکرد..
بنابراین آنها با کالسکه اسبی ماندند - آنها فقط با یک موتور سیکلت بدون اسب رانندگی می کردند. کشاورزان دوستدار غذا از مواد خامی که در اطراف خانه یافت میشد ماشینهای کار ویژهای مشابه کامیونهای کوچک میساختند که میتوانستند بارهای تن را حمل کنند و تا 20 تا 30 کیلومتر را طی کنند. وسایل نقلیهای که معمولاً پس از استارت زدن صدای کلیک بلند تولید میکنند (یعنی کلیک کردن) هنوز هم امروزه مورد استفاده قرار میگیرند، به عنوان مثال برای کالسکه، اگرچه دیگر به ندرت وسایل جدید تولید میشوند.
تاریخ با رهبر Szank و Kunbabas
تاریخ قرون وسطایی کون ها و مجارها چندین بار در هم تنیده شد، در حالی که اعضای کنفدراسیون قبیله ای متشکل از مردمان ترک زبان در چند مرحله ساکن شدند و سپس در بین مجارهای ساکن در آن منطقه جذب شدند. همسان سازی کامل بود، اما یک طرفه نبود، ما مجارها هم از کون ها چیزهای زیادی دریافت کردیم. در آغاز دهه 2010، بقایای سکونتگاه عصر ارپاد در Szankon، استخوانهای کودکان و زنان، اشیای قیمتی که احتمالاً در حفاریهای بعدی از تاتارها پنهان شده بود، و بقایای یک خندق دفاعی ناتمام که در برابر مغولها حفر شده بود. ' حمله، همچنین پیدا شد
یک موزه و مرکز بازدیدکنندگان که تاریخ ساکنان کونی ها و مجارستان ها، سپس کیسکونساگ، و همچنین موزه ای در فضای باز، یوزها، خانه های روستایی، 14-15 را ارائه می دهد. یک مسیر طبیعی که محل اقامت کان قرن نوزدهمی و مزرعه قرن نوزدهمی را نشان می دهد نیز ایجاد شد. بر روی تپه ای که در بنای یادبود کیسکون برپا شده، پلاک هایی از 33 سکونتگاه کیسکون وجود دارد، و دو کانبابا نیز فرهنگ مرتبط با سکونتگاه ها را منعکس می کنند.

فرهنگ حمام با قورباغه و قورباغه
به عنوان یک "محصول جانبی" معدن، اثرات مفید آب شفابخش 72 درجه کشف شده در این منطقه توسط مردم محلی از دهه 1980 استفاده شده است. در Kiskunmajsa ابتدا فقط استخرهای روباز وجود داشت، سپس یک ساحل سرپوشیده، و اکنون مجموعه ای با بخش سلامتی و پزشکی، یک پارک سرسره و چندین نوع اقامتگاه ساخته شد که نه تنها ساحل، تجربه و استخرهای درمانی، بلکه یک کوچکی که هم آب گرما و هم آب باران را جمعآوری میکند و محل زندگی قورباغهها است، ما همچنین در یک دریاچه کوچک غوطهور شدیم. آبگرم مبتنی بر آب، که همچنین شکایات اسکلتی- عضلانی و زنان را درمان میکند، یکی از مقاصد محبوب اسپا در منطقه است.
کمی گردشگری شراب
منطقه شراب Kunság بزرگترین منطقه شراب در کشور است، و ما تعجب نمی کنیم که شراب سازی (حداقل تا حدی) نیز به دلیل ضرورت در اینجا ایجاد شده است: برخی از انگورها در ابتدا برای بستن شن کاشته شده اند.اگرچه Riesling، Kadarka و Kékfrankos نیز در حومه شهر کشت می شوند، انگور نمادین Kiskunság کوویدینکا است که برای مدت طولانی مستهلک شده است، اما چند سالی است که با جوایز بین المللی شراب تولید می کند. تنوع قابل اعتماد و مقاوم آن شرابی سبک و معطر را برای استفاده روزمره ایجاد می کند که می تواند یک طراوت عالی به عنوان پاشش نیز باشد.
ما می توانیم کوویدینکا، سرسزگی، ریزلینگ، ککفرانکوس، کادارکا، و همچنین کابرنه سووینیون را بچشیم، و همچنین می توانیم غذاهای خانگی را با آنها بخوریم، برای مثال در املاک Pellikán. مالک، لازلو، که ادعا میکند شرابساز سرگرمی است، بسته به نوع محصول سالانه 10 تا 20 هزار بطری شراب میسازد که بیشتر آنها را در محلی میفروشد. همسر او، ملیندا، اشتیاق خود را برای آشپزی از طریق یک کلوپ آشپزی و مهمانی های شام به اشتراک می گذارد و این املاک را به مکانی باحال و در عین حال جذاب تبدیل می کند.

در چاه معجزه آسا استراحت و شارژ کنید
در Petőfiszállás، نه چندان دور از مناظر، فرصتی برای استراحت و شارژ مجدد باتری ها نیز وجود دارد.این منطقه که پس از تهاجمات تاتارها و ترکها برای مدت طولانی به عنوان مرتع مورد استفاده قرار می گرفت، در اواخر قرن هجدهم به زیارتگاه تبدیل شد، زیرا طبق افسانه ها، چوپانی در حال چرای گله خود، با مردی ناشناس مواجه شد. چشمه ای که در آب آن مریم باکره را دید. خبر معجزه به سرعت پخش شد، افراد بیشتری از چاه بازدید کردند، به ویژه هنگامی که معجزه ملموس تر از قبل اتفاق افتاد: یک گدای لنگ نوشیدند، شسته شد - و در اینجا شفا یافت. عصاهایش را در آب کنار چشمه فرو کرد. چوب ها جوانه زدند و به درخت بزرگی تبدیل شدند که زائران محلی آن را به عنوان یادگاری به اطراف حمل می کردند.
و در سال 1940، فرمان پائولین، که در مجارستان مستقر شده بود، منطقه را به تصرف خود درآورد و از آن زمان نام این شهرک به Pálosszentkút تبدیل شد. پس از فراز و نشیب های دهه های پس از جنگ، امروز یک بار دیگر عبادتگاه را مدیریت می کنند که یک زائر سرا نیز در آن راه اندازی شده است، جایی که اردوگاه ها و گروه های زائر به طور یکسان از آن استقبال می کنند و استراحت پس از چند روز واقعاً خوب است. دامپینگ ماجراجویی.